آواجانآواجان، تا این لحظه: 15 سال و 8 ماه و 6 روز سن داره

.♥.هنرنمایی های آوا خانمی.♥.

مثل ماهه.♥.♥.

مامانه من خوشگله ،مثل ماهه یه گوله نور، توی شب سیاهه اگر نباشه ، خونه سوت و کوره سیاهه شب، خنده از اینجا دوره وقتی باشه  ،خورشید خونه ماست خنده کجاست ، روی لبای باباست   "مصطفی رحماندوست" ...
8 ارديبهشت 1392

گل و گلدون.♥.♥.

گریه نمی کنم دیگه مامان برام گل می خره می خنده گل ، با خنده هاش چهچه بلبل می خره     گل اگه خسته شد ، مامان برام یه گل دون می آره یواش یواش ، مامان جونم گل رو تو گلدون می کاره   گل اگه تشنه شد ،مامان برام یه آبپاش می خره آبش می دم آب برا گل نیناش ناناش ناش می خره   گل که دوباره جون گرفت با هم می خندیم : هاهاها پروانه ها پر می کشن می آن کنار ما دو تا  "مصطفی رحماندوست" ...
7 ارديبهشت 1392

زیاد یا کم .♥.♥.

زیاد یا کم؟ مامان جونم دوست دارم یه عالمه یه عالمه اگه بگم بازم کمه یه عالمه چقد میشه؟ زیاد یا کم ؟ دوست دارم اندازه عروسکم دوست دارم اندازه بابا جونم راستی چقد دوست دارم؟ نمیدونم "جعفر ابراهیمی" ...
3 ارديبهشت 1392
1